
منشأ و عوامل رذیله حسد
1- مقدمه:
حسد یکی از شدیدترین امراض روحی و رذایل اخلاقی است که حسود را گرفتار عذاب دنیوی و اخروی میکند؛ در دنیا حسود لحظهای از ناراحتی و غصه بیرون نمیآید زیرا نعمت الهی همیشه شامل انسانها میشود و این موجب ضرر حسود میشود درحالیکه هیچ ضرری برای محسود ندارد و حتی با غیبتی که حاسد از او میکند ثواب به او تعلق میگیرد.
2- مفهوم شناسی حسد:
در لغت:
بدخواهی. خواستار بودن زوال نعمت و سعادت ديگرى[1] آرزو داشتن براى زوال و نيستى نعمت كسى كه استحقاق آن نعمت را دارد و بسا كه با اين آرزو و حسادت عملاً هم كوشش در نابودى نعمت او بنمايد[2] هنگامیکه آرزو کند نعمت و یا فضیلت فرد متحول شود یا از او سلب شود[3]
در اصطلاح:
حسد یعنی اینکه شخص آرزوی زوال و نابودی نعمتی که دیگری دارد را داشته باشد[4]؛ البته در تفاوت حسد با نصیحت و خیرخواهی برای مؤمنین آمده است که نعمتی که فرد صلاحیت آن را داشته باشد و از آنجا که انسان نمیتوان خیر و شر بودن را به صورت کامل و درست تشخیص دهد باید در آرزو و دعا برای دیگران آن را مقید به صلاح و خیر بودن برای فرد نماید[5].
3- منشأ و عوامل حسد
با توجه به محدودیت منابع و کوچک بودن دنیا اگر امکاناتی در اختیار فردی قرار گیرد حتماً از دست دیگری خارج شده و همین مسئله منشأ حسادت در بین افراد میگردد به بیان دیگر حب و دوستی بیش از اندازه دنیا ریشه حسادت است[6]؛ و اولین خونی که با بیعدالتی بر روی زمین ریخته شد و فرزندان حضرت آدم علیه السلام مرتکب آن شدن عاملش حسادت بوده است[7].
عواملی که باعث به وجود آمدن حسد میشوند را میتوان در چند مورد خلاصه کرد:
1- پلیدی نفس:
به این صورت که فرد بدون سابقهی دشمنی با افراد و صرفاً به علت اینکه از نظر او دارای آرامش و نعمت است آرزوی نابودی نعمتهای او را میکند، حتی اگر برای او ضرری نداشته باشد.
2- دشمنی:
اصولاً افراد از گرفتاری دشمن خود خوشحال میشوند؛ اگر شخصی به انسان بدی کند و فرد توان انتقام گرفتن را نداشته باشد، آرزو کند که روزگار انتقام او را بگیرد و اتفاقاً آن شخص گرفتار سختی هم بشود، حسود از این گرفتاری خوشحال میشود و آن را به حساب عمل بد او میگذارد و یا اگر نعمتی به او برسد از آن ناراحت میشود که چرا خدا از او انتقام نگرفته است و به این ترتیب علاوه بر حسد به رذایل اخلاقی دیگری مبتلا میشود.
3- لذت مشهور بودن:
به این صورت که فرد دوست دارد که فقط او را به عنوان ماهر در شغلی که دارد به دانند و اگر کسی همردیف او باشد از بدگویی او خوشحال میشود و آرزوی نابودی نعمتها او را دارد.
4- ترس از دست دادن مطلوب:
اگر دو نفر شرایط یکسانی برای به دست آوردن چیزی داشته باشند؛ کسی که ایمان ضعیفتری دارد آرزو میکند دیگری نعمتهای خود را از دست بدهد تا خودش شرایط بهتری داشته باشد.
5- ناراحت بودن از اینکه فردی که از او پایینتر بوده نعمتی به او برسد
که بهاینترتیب از او بالاتر شده در این حالت فکر میکند که آن شخص به واسطه آن نعمت دچار تکبر میشود، پس آرزو میکند که آن نعمت از او گرفته شود.
6- تکبر:
به این صورت که فرد میخواهد بر دیگران برتری داشته باشد و فکر میکند که اگر به دیگران نعمتی برسد، دیگر آن برتری را ندارد پس آرزو دارد که دیگران نعمتی نداشته باشند یا اگر دارند از دست بدهند.
7- تعجب و استبعاد:
به این ترتیب که فر حسود دیگری را آنقدر پست و کمارزش میداند که از نعمتی که به او رسید تعجب میکند و آرزوی نابودی آن نعمت را دارد[8]؛ با توجه به آنچه گذشت میتوان اینگونه برداشت کرد که عوامل گوناگونی موجب حسد میگردد که بازگشت همه آنها به حب دنیاست.
منابع:
1- قرشى بنايى، على اكبر،1412 ق، قاموس قرآن، تهران: دار الكتب الاسلامية، چاپ: ششم
2- راغب أصفهانى، حسين بن محمد،1412 ق، مفردات ألفاظ القرآن، بيروت- دمشق: دار القلم- الدار الشامية، چاپ اول
3- ابن منظور، محمد بن مكرم،1414 ق، لسان العرب، مصحح: مير دامادى، جمال الدين، بيروت: دار الفكر للطباعة و النشر و التوزيع- دار صادر،چاپ: سوم
4-ابوحامد، امام محمد غزالی طوسی، 1374 ، کیمیای سعادت، به کوشش حسین خدیو جم، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ ششم
5- نراقى، ملا احمد،1378ش، معراج السعادة، مصحح: نقدى،محمد، قم: مؤسسة دار هجرت چاپ: ششم
پی نوشت:
[1] قاموس قرآن، ج 2، ص 131.
[2] مفردات، ج 1، ص 487.
[3] لسان العرب، ج 3، ص 148.
[4] کیمیای سعادت، ج 2، ص 126.
[5] معراج السعادۀ، ص 455- 456
[6] همان، ص 464- 467
[7] کیمیای سعادت، ج 2، ص 125.
[8] معراج السعادۀ، صص 461- 463
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط جرجیس در 1397/03/22 ساعت 07:26:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |