عوامل تمسخر و استهزاء در قرآن

تمسخر و استهزاء

در لغت:

به معنای ریشخند کردن است، حقیر شمردن و خوار داشتن است و بیان عیبها و نقصها به صورتی که بیان آن خنده آور باشد.

 در اصطلاح:

بیان کردن گفتار، کردار، اوصاف و یا خلقت افراد که یا با سخن گفتن و یا با فعل و یا به ایماء و اشاره و گاهی هم به صورت کنایه بر وجهی که سبب خنده دیگران گردد را تمسخر می گویند؛ اگر تمسخر به صورت باشد که شخص از آن ناراحت شود حرام است.

عوامل تمسخر در قرآن

خداوند در قرآن کریم چند عامل اصلی و کلی برای تمسخر بیان کرده است که در ذیل به بعضی از آنها اشاره خواهد شد:

1-    جهل:

یکی از مهمترین عواملی که موجب تمسخر می گردد بر اساس آیات قرآن مجید جهل و نادانی است، افراد بدون اینکه به مسایل توجه داشته باشند و در آن دقت و تأمل کنند تنها بر اساس ظاهر حکم می کنند و عملی را به تمسخر می گیرند، به عنوان نمونه در آیه 67 سوره بقره آمده است که خداوند برای حل مسئله قتل به حضرت موسی علیه السلام دستور می دهند تا گاوی را ذبح کنند، یهودیان به حضرت می گویند که ما را مسخره می کنی؟! حضرت علیه السلام می فرمایند: که به خدا پناه می­برم از این­که از جاهلان باشم.

از این آیه به صراحت به دست می آید که تمسخر و مسخره کردن دیگران کار افراد جاهل و از روی جهل و نادانی است.

2-    تکبر و غرور

گاهی حس برتری طلبی باعث می­گردد که فرد دیگران را کوچک­تر و پایین­تر از خود بداند و اعمال و رفتار، یا گفتار آن­ها را مورد تمسخر قرار دهد.

در قرآن کریم در سوره حجرات آیه 11 آمده است «يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسىَ أَن يَكُونُواْ خَيرًْا مِّنهُْم»؛ کلمه «خیراً» در این آیه بیان کننده منشأ استهزای مؤمنان که برتری جویی است می باشد.

و اين خود برتربينى بيشتر از ارزشهاى ظاهرى و مادى سرچشمه مى‏گيرد مثلا فلان كس خود را از ديگرى ثروتمندتر، زيباتر، يا از قبيله‏اى سرشناس تر می شمرد، و احياناً اين پندار كه از نظر علم و عبادت و معنويات از فلان جمعيت برتر است او را وادار به سخريه می كند، در حالى كه معيار ارزش در پيشگاه خداوند تقوا است، و اين بستگى به پاكى قلب و نيت و تواضع و اخلاق و ادب دارد.

هيچ كس نمى‏تواند بگويد: من در پيشگاه خدا از فلان كس برترم، و به همين دليل تحقير ديگران و خود را برتر شمردن يكى از بدترين كارها، و زشترين عيوب اخلاقى است كه بازتاب آن در تمام زندگى انسانها ممكن است آشكار شود.

استهزا و مسخره كردن، در ظاهر يك گناه، ولى در باطن چندین گناه است؛ گناهانى مانند:

تحقير، خوار كردن، كشف عيوب، اختلاف افكنى، غيبت، كينه، فتنه، تحريك، انتقام و طعنه به ديگران در آن نهفته است.

مسخره کردن، تجاوز به حريم افراد است و اگر مسخره كننده توبه نكند، ظالم‏ است.

و گاهی غروری که منشأ تمسخر است به علت جایگاه اجتماعی یا علمی که افراد دارا می باشند دیگران را مسخره می­کنند، به عنوان نمونه برای این مطلب می­توان به این آیه 83 از سوره مبارکه غافر قرآن اشاره شده است که: « فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُواْ بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَ حَاقَ بِهِم مَّا كاَنُواْ بِهِ يَسْتهَْزِءُون»؛ مراد از علم در این آیه اطلاعاتی است که از زینت زندگی دنیا و فنون تدیبری است که برای به دست آوردن آن داشتند، خداوند این فنون را به علم تعبیر کرده است تا بفهماند غیر از آن علمی نداشتند.   

3-    دنیا طلبی

گاهی داشتن ثروت و دل بستگی به دنیا موجب مسخره کردن افراد فقیر یا زیر­دست می­گردد؛ هم­چنین آیات ابتدایی سوره همزه مغرور شدن به مال و ثروت را منشأ طعن و استهزای دیگران دانسته است.

افراد دنیا طلب ببینش مادی گرایانه دارند و اعتقادی به ماورای دنیا ندارند لذا افرادی را که گرایش به آخرت دارند را به تمسخر می­گیرند.

4-    عدم تفکر

خداوند نعمت عقل را به همه انسان­ها داده است اما برخی از افراد رفتار­های دیگران را به عنوان رفتاری خرافی و به دور از عقلانیت ارزیابی می­کنند ولی رفتار خود را درست می­پندارند؛ در حالی­که اگر این افراد در اعمال خود تعقل و اندیشه­ورزی داشته باشند می­بینند که اعمال خودشان به دور از عقل و عقلانیت است. این مطلب را می­توان با توجه به آیات قرآن یکی از عوامل تمسخر دانست.

5-    عصیان

جرم و گناه موجب می­شود که نفس انسان طهارت و پاکی اولیه خود را از دست بدهد و در شناخت حق و باطل دچار مشکل و خطا شود، هم­چنین گناهان باعث می­شوند تا بر روی قلب انسان غبار غفلت و زنگار بنشیند یا قلب او مهر زده و مختوم گردد به همین علت رفتار­های دیگران را مورد تمسخر قرار می­دهد.

منابع:

قرآن کریم

1-    على اكبر، قرشى بنايى، قاموس قرآن، ج 3، ص 242 انتشارات: دار الكتب الاسلامية

2-     محمد بن محمد، غزالی، ترجمه احیاء علوم الدین، ج3، ص 270 انتشارات دارالکتب العربی

3-     ملا احمد بن محمد مهدی، نراقی، معراج السعادۀ،  555 انتشارات: هجرت

4-    محمد بن محمد، غزالی، کیمیای سعادت، ج 2، ص 78 انتشارات علمی و فرهنگی

5-    ناصر، مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 22، ص179، انتشارات: دار الكتب الإسلامية

6-    محسن، قرائتی، تفسیر نور، ج 9، ص 187، انتشارات: مركز فرهنگى درسهايى از قرآن‏

7-    طباطبايى، سيد محمد حسين، سيد محمد باقر موسوى همدانى‏،ترجمه تفسیر المیزان ج 17، ص 539،  انتشارات: دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم‏

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.