آثار اخروی غیبت
دوشنبه 97/03/21
آثار اخروی غیبت
با توجه به این مطلب که دنیا مزرعه آخرت است؛ هر عملی که در این دنیا انجام میشود باطن و اثر آن را به صورت کامل و مجسم شده در آخرت مشاهده میشود؛ لازم است تا به آثار غیبت در آخرت پرداخته شود.
الف) عذاب قبر
اولین مرحله بعد از مرگ که فرد در پیش رو دارد عالم قبر است، اگر فرد در دنیا اعمال نیک و صالح داشته باشد در آسایش به سر میبرد اما اگر غیر از این باشد در عذاب خواهد بود، یکی از گناهانی که موجب عذاب قبر میگردد غیبت است؛ در این رابطه از ابن عباس نقل شده که: «عَذَابُ الْقَبْرِ ثَلَاثَةُ أَثْلَاثٍ ثُلُثٌ لِلْغِيبَةِ وَ ثُلُثٌ لِلنَّمِيمَة و…[1]عذاب قبر سه بخش است: يك سوم غيبت و يك سوم هم سخن چينی و …».
در این روایت یکی از عوامل که موجب عذاب قبر میگردد را غیبت اعلام کرده، و این مطلب نشان دهنده بزرگ بودن و اهمیت داشتن این مسئله در اسلام است.
ه) بیرون شدن از ولایت الهی
از جمله پیامدهای غیبت که با مرگ پرده از آن برداشته میشود و فرد حقیقت آن را درک میکند خارج شدن از ولایت الهی میباشد؛ امام صادق علیه السلام در فرمودهاند: «مَنْ رَوَى عَلَى مُؤْمِنٍ رِوَايَةً يُرِيدُ بِهَا شَيْنَهُ وَ هَدْمَ مُرُوَّتِهِ لِيَسْقُطَ مِنْ أَعْيُنِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ وَلَايَتِهِ إِلَى وَلَايَةِ الشَّيْطَانِ[2]؛ هر كس از مؤمنی به قصد بد جلوه دادن و آبرو ريزى او حكايتى كند و او را از چشم مردم بيندازد از ولايت خدا به سمت ولايت شيطان خارج خواهد شد».
این روایت به یکی از سختترین آثار غیبت که فقط با مرگ عمق و حقیقت آن قابل درک خواهد بود اشاره کرده، هنگامیکه فرد از دنیا برود به کنه این مسأله خواهد رسید که با غیبت چه چیزی را از دست داده است.
ب) ثبت اعمال نیک برای غیبت شونده
یکی دیگر از نتایج و آثار سوء غیبت که در آخرت برای افراد نمایان میشود و غیبت کننده را دچار حسرت و اندوه ناتمام میکند این است که میبیند اعمال نیک او برای غیبت شونده نوشته شده و دیگر از دست او کاری بر نمیآید؛ این مطلب در این حدیث یه زیبایی به تصویر کشده شده است، حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودهاند:
«يُؤْتَى بِأَحَدٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُوقَفُ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ يُدْفَعُ إِلَيْهِ كِتَابُهُ فَلَا يَرَى حَسَنَاتِهِ فَيَقُولُ إِلَهِي لَيْسَ هَذَا كِتَابِي فَإِنِّي لَا أَرَى فِيهَا طَاعَتِي فَيُقَالُ إِنَّ رَبَّكَ لَا يَضِلُ وَ لا يَنْسى ذَهَبَ عَمَلُكَ بِاغْتِيَابِ النَّاسِ ثُمَّ يُؤْتَى بِآخَرَ وَ يُدْفَعُ إِلَيْهِ كِتَابُهُ فَيَرَى فِيهِ طَاعَاتٍ كَثِيرَةً فَيَقُولُ إِلَهِي مَا هَذَا كِتَابِي فَإِنِّي مَا عَمِلْتُ هَذِهِ الطَّاعَاتِ فَيَقُولُ إِنَّ فُلَاناً اغْتَابَكَ فَدُفِعَتْ حَسَنَاتُهُ إِلَيْك؛[3] روز قيامت فردی را به درگاه الهی میآورند و نامه عمل او را میدهند و حسنات خود را در آن نبيند میگويد خدایا اين نامه اعمال من نيست زیرا حسناتم را در آن نبينم به او گفته میشود در نظر خداوند نه عملی از بین میرود و نه فراموش میشود بلکه با غيبت كردن اعمالت را از دست دادهای، و فرد ديگری را میآورند و نامهاش را به او میدهند در آن طاعات زیادی میبيند میگويد خدایا من اين اعمال را انجام نداده بودم، گفته میشود چون فلانى غيبت تو را كرد حسناتش به تو داده شده است.
از این روایت به صورت صریح و مستقیم به دست میآید که در روز قیامت که روز حسرت است از همه بیشتر فرد غیبت کننده در حسرت خواهد بود زیرا به علت خوشی زود گذر دنیا تمام اعمال نیکی که برای خود از پیش فرستاده بوده را از دست رفته میبیند.
د) پذیرفته نشدن اعمال عبادی
از جمله آثاری که فرد غیبت کننده با مرگ به آن پی خواهد برد پذیرفته نشدن اعمال عبادی است، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودهاند: «مَنِ اغْتَابَ مُسْلِماً أَوْ مُسْلِمَةً لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ صَلَاتَهُ وَ لَا صِيَامَهُ أَرْبَعِينَ يَوْماً وَ لَيْلَةً إِلَّا أَنْ يَغْفِرَ لَهُ صَاحِبُهُ[4]؛ هر كس از مرد يا زن مسلمانى غيبت كند خدا تا چهل روز نماز و روزه او را نمیپذيرد مگر اینكه غيبت شده از بگذرد».
در اینجا یکی دیگر از آثار سوء غیبت که بیشترین ضرر را به غیبت کننده میزند و او هنگامی به آن پی خواهد برد که دیگر راهی برای جبران آن ندارد را متذکر میشود و آن پذیرفته نشدن اعمال است.
پ)محشور شدن در بدترین حالات
میتوان گفت یکی از سختترین عذابهای که در قیامت فرد غیبت کننده با آن مواجه خواهد شد و بیش از پیش باعث رسوایی و آشکار شدن گناه او میشود حالت محشور شدن او در قیامت خواهد بود، حضرت علی علیه السلام در روایتی این حالت را بیان فرمودهاند:
« إِيَّاكُمْ وَ غِيبَةَ الْمُسْلِمِ فَإِنَ الْمُسْلِمَ لَا يَغْتَابُ أَخَاهُ وَ قَدْ نَهَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً وَ قَالَ ع مَنْ قَالَ لِمُؤْمِنٍ قَوْلًا يُرِيدُ بِهِ انْتِقَاصَ مُرُوَّتِهِ حَبَسَهُ اللَّهُ فِي طِينَةِ خَبَالٍ حَتَّى يَأْتِيَ مِمَّا قَالَ بِمَخْرَجٍ[5]؛ دوری کنید از غيبت مسلمان زیرا مسلمان برادرش را غيبت نمیكند، خداوند از آن نهى كرده و فرموده غيبت هم نكنيد آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت مردار برادرش را بخورد، و حضرت علی G فرمود هر کس دربارهی مؤمن سخنى بگويد به قصد اينكه آبروي او را بريزد خدا او را در طينت خبال زندانی میكند تا راه خروجى از گفته خود پیدا کند و بياورد».
خبال در فرهنگ لغتهای فارسی به فساد ترجمه شده است[6]، اما در روایات معصومان علیهم السلام آن را به منفورترین شکل یعنی: « صَدِيدٌ يَخْرُجُ مِنْ فُرُوجِ الْمُومِسَات[7]» به تصویر کشیدهاند که بیانگر نهایت پستی و بی ارزشی غیبت کننده در منظر اهل بیت علیهم السلام است.
ث) آزار اهل محشر
از جمله آثار غیبت که با برپا شدن قیامت فرد غیبت کننده دچار آن میگردد این است که علاوه بر عذابی که متحمل میشود چنان بوی بدی میدهد که تمام اهل محشر از او فرار میکنند حضرت محمد صلی الله علیه و آله در این خصوص فرمودهاند:
« … اغْتَابَ امْرَأً مُسْلِماً … وَ جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ تَفُوحُ مِنْهُ رَائِحَةٌ أَنْتَنُ مِنَ الْجِيفَةِ يَتَأَذَّى بِهِ أَهْلُ الْمَوْقِفِ فَإِنْ مَاتَ قَبْلَ أَنْ يَتُوبَ مَاتَ مُسْتَحِلًّا لِمَا حَرَّمَ اللَّهُ[8]؛ کسی که غیبت مسلمانی را انجام دهد … و روز قيامت بد بوتر از مردار محشور شود و اهل محشر از بوی او اذیت میشوند و اگر بدون توبه بميرد حرام خدا را حلال شمرده است».
در اینجا پیامبر صلی الله علیه و آله غیبت کننده را به عذابی دردناک انذار میدهند و بیان میفرمایند که غیبت کننده در قیامت با حالتی ظاهر میشود که همه افراد از او فرار میکنند.
ج)محروم شدن از بهشت
یکی از سختترین عذابهای که میتواند شامل حال افراد شود محروم شدن از بهشت و نعمات بهشتی است پیامبر صلی الله علیه و آله میفرمایند: «تَحْرُمُ الْجَنَّةُ عَلَى ثَلَاثَةٍ عَلَى الْمَنَّانِ وَ عَلَى الْمُغْتَابِ وَ عَلَى مُدْمِنِ الْخَمر[9]؛ بر سه گروهی سخنچین، غیبتکننده و دائم الخمر بهشت حرام است».
در این روایت پیامبر صلی الله علیه و آله به صورت مشخص فرمودهاند که اگر غیبت کننده توبه نکند به بهشت نمیرود.
ت) سختترین عذابها
غیبت از گناهان کبیره است و سختترین عذابها را برای غیبت کننده در پی خواهد داشت، پیامبر صلی الله علیه و آله در این رابطه فرمودهاند:
« أَرْبَعَةٌ يُؤْذُونَ أَهْلَ النَّارِ عَلَى مَا بِهِمْ مِنَ الْأَذَى يُسْقَوْنَ مِنْ حَمِيمِ الْجَحِيمِ يُنَادُونَ بِالْوَيْلِ وَ الثُّبُورِ يَقُولُ أَهْلُ النَّارِ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ مَا بَالُ هَؤُلَاءِ الْأَرْبَعَةِ قَدْ آذَوْنَا عَلَى مَا بِنَا مِنَ الْأَذَى … وَ رَجُلٌ يَأْكُلُ لَحْمَهُ …ثُمَّ يُقَالُ لِلَّذِي كَانَ يَأْكُلُ لَحْمَهُ مَا بَالُ الْأَبْعَدِ قَدْ آذَانَا عَلَى مَا بِنَا مِنَ الْأَذَى فَيَقُولُ إِنَّ الْأَبْعَدَ كَانَ يَأْكُلُ لُحُومَ النَّاسِ بِالْغِيبَةِ وَ يَمْشِي بِالنَّمِيمَةِ[10]؛ چهار گروه در جهنم هستند كه با عذابی که میشوند، دیگر جهنمیان را آزار میدهند و از آب جوش دوزخ مینوشند فرياد وا ويلا دارند و جهنمیان به یکدیگر میگويند اینها چه گناهی کردهاند که با همه آزارى كه خود داريم ما را آزار میدهند … و يكى گوشت خود را ميخورد، … گفتند چرا اینگونه عذاب میشود؟ گفته شد او با غيبت گوشت مردم را میخورد و به دنبال سخن چينى ميرفت».
از این روایت به دست میآید که سختترین نوع عذابها در انتظار غیبت کننده خواهد بود.
ح) غذای سگهای جهنم
یکی دیگر از روایاتی که باطن غیبت را برای ما آشکار میکند این روایت از امام سجاد علیه السلام میباشد که میفرمایند: « إِيَّاكَ وَ الْغِيبَةَ فَإِنَّهَا إِدَامُ كِلَابِ النَّارِ[11]؛ به پرهیز از غیبت که همانا خورشت سگهای جهنم است».
در این روایت حضرت باطن غیبت را آنگونه که هست به تصویر کشیدهاند تا به این صورت افراد را از غیبت دورکنند.
منابع:
1- نورى، حسين بن محمد تقى،1408 ق، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، قم: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، چاپ: اول
2- شهيد ثانى، زين الدين بن على،1390 ق، كشف الريبة، بى جا: دار المرتضوي للنشر، چاپ: سوم
3- شعيري، محمد بن محمد، بى تا، جامع الأخبار( للشعيري)، نجف: مطبعة حيدرية، چاپ: اول
4- مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى،1403 ق، بحار الأنوار( ط- بيروت)، بيروت: دار إحياء التراث العربي، چاپ: دوم
5- كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق،1407 ق، الكافي( ط- الإسلامية)، مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، تهران: دار الكتب الإسلامية، چاپ: چهارم
6- كوفى اهوازى، حسين بن سعيد،1402 ق، الزهد، مصحح: عرفانيان يزدى، غلامرضا، قم: المطبعة العلمية، چاپ: دوم
7- فتال نيشابورى، محمد بن احمد،1375 ش، روضة الواعظين و بصيرة المتعظين( ط- القديمة)، قم: انتشارات رضى، چاپ: اول
8- طبرسى، احمد بن على،1403 ق، الإحتجاج على أهل اللجاج( للطبرسي)، مصحح: خرسان، محمد باقر، مشهد: نشر مرتضى، چاپ: اول
پی نوشت
[1] مستدرک ج 9 ص117
[2] کشف الربیۀ 11
[3] جامع الأخبار 147
[4] مستدرک ج 9 ، ص122
[5] بحار ج 72،ص 250
[6] دهخدا
[7] کافی ج 84، ص 84
[8] بحار ج 72، ص 247
[9] الزهد النص، ص 9
[10] روضۀ الواعظین و بصیرۀ المتعظین، ج2، 470
[11] الاحتجاج ج 2، ص 315
آثار دنیوی غیبت
یکشنبه 97/03/20
آثار غیبت
برای غیبت آثار سوء فراوانی ذکر شده است که توجه به این موارد می تواند به عنوان راهکارهای برای پیشگیری از این رذیله اخلاقی باشد. این آثار را در دو دسته آثار دنیوی و اخروی می توان تقسیم بندی کرد.
آثار دنیوی
با توجه به این مطلب که زندگی دنیوی و اخروی افراد از هم جدا نیست و هر عملی یک عکس العملی در زندگی افراد دارد غیبت نیز از این اصل کلی مستثنا نیست در این قسمت بعضی از آثار دنیوی این رذیله اخلاقی خواهد آمد.
الف) پایین آوردن ارزش اعمال عبادی
یکی از آثار دنیوی که برای غیبت ذکر شده، باطل کننده بودن وضو است
در روایات آمده است که «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله الْجُلُوسُ فِي الْمَسْجِدِ انْتِظَارَ الصَّلَاةِ عِبَادَةٌ مَا لَمْ يُحْدِثْ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا يُحْدِثُ قَالَ الِاغْتِيَابَ[1]
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده اند: نشستن در مسجد به انتظار نماز عبادت است تا حدثی صورت نگرفته باشد، سؤال شده که يا رسول الله حدث چيست؟ ایشان فرمودند: غيبت كردن».
در این حدیث به صورت واضح پیامبر غیبت را به عنوان یکی از عوامل کاهش دهنده نور وضو بیان فرموده اند، و از آنجا که وضو مقدمه برای تمام اعمال عبادی می باشد، می توان اینگونه برداشت کرد که غیبت اثر مستقیم در کم کردن ارزش واقعی و معنوی عبادات دارد.
یکی دیگر از روایاتی که در این زمینه رسیده است این حدیث شریف است که: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَنِ اغْتَابَ امْرَأً مُسْلِماً بَطَلَ صَوْمُهُ وَ نُقِضَ وُضُوؤُه[2]؛ حضرت فرموده اند: هر كس مسلمانى را غيبت كند روزه اش باطل وضواش شكسته شود».
در اینجا نیز غیبت کردن و پشت سر افراد صحبت کردن را به عنوان کاهنده ارزش اعمال عبادی افراد معرفی فرموده اند و به این ترتیب افراد را از غیبت باز داشته اند.
ب) رفتن آبرو در دنیا
یکی از چیزهای که برای همه افراد مهم و قابل توجه می باشد، آبرو و احترام در انظار عمومی است، یکی از آثار غیبت که بنا بر روایات در همین دنیا گریبان گیر فرد غیبت کننده خواهد شد، غیبت شدند و رفتن آبرو در همین دنیا می باشد.
امام صادق علیه السلام در این مورد فرموده اند: «لَا تَغْتَبْ فَتُغْتَبَ وَ لَا تَحْفِرْ لِأَخِيكَ حَفِيرَةً فَتَقَعَ فِيهَا فَإِنَّكَ كَمَا تَدِينُ تُدَان[3]؛ غيبت نكن تا از تو غيبت نشود و چاهى براى برادرت نكن تا خود در آن قرار نگیری زيرا همانگونه که پاداش بدهی پاداش میبینی».
در این حدیث امام صادق علیه السلام به صورت صریح و روشن فرموده اند به منظور جلوگیری از بیان عیب پنهانی که شخص دوست ندارند فاش شود از بیان عیوب افراد و غیبت آنها خودداری شود زیرا دنیا دار مکافات است و هر آنچه افراد در مورد دیگران انجام دهند در موردشان انجام خواهد شد.
پ) جدایی و افتراق در جامعه
یکی دیگر از آثار سوء غیبت در این دنیا جدایی و فاصله بین افراد می باشد، و از طرفی در اسلام بر اتحاد و همدلی بین مؤمنین به عنوان اعضای اصلی و مهم جامعه اسلامی تأکید شده است و از هر عملی که این اتحاد را به خطر می اندازد نهی شده، در روایات غیبت یکی از عوامل افتراق معرفی شده از جمله این حدیث شریف از پیامبر صلی الله علیه و آله که فرموده اند: «مَنْ مَدَحَ أَخَاهُ الْمُؤْمِنَ فِي وَجْهِهِ وَ اغْتَابَهُ مِنْ وَرَائِهِ فَقَدِ انْقَطَعَ مَا بَيْنَهُمَا مِنَ الْعِصْمَةِ[4]؛ هر کس مؤمن را در حضورش مدح كند و در پشت سر بدش را بگويد پيوند ميانشان قطع می شود».
در اینجا پیامبر صلی الله علیه و آله دو رو بودن و غیبت کردن را نهی کرده اند و یکی از عوامل جدایی بین مؤمنین بیان فرموده اند؛ می توان اینگونه بیان کرد که یکی از راههای اتحاد و همبستگی مسلمین در بین خودشان صاف و یک رنگ بودن است، و هنگامی که اتحاد در جامعه اسلامی باشد از قدرت بالایی در برابر بیگانگان برخوردار خواهد بود.
ت) غیبت کننده ملعون است
یکی دیگر از آثار غیبت که در این دنیا به فرد غیبت کننده میرسد، ملعون بودن و از رحمت الهی دور شدن است، که تمام زندگی افراد را تحت الشعاع قرار میدهد. امام رضا علیه السلام در این خصوص فرمودهاند: «…. مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنِ اغْتَابَ أَخَاه[5]؛ ملعون است ملعون است كسى كه برادرش را غيبت كند».
حضرت در این حدیث مواردی را که برادران دینی نسبت به یک دیگر نباید انجام دهند را بیان فرموده اند یکی از این موارد غیبت است که در اثر آن فرد مورد لعنت قرار میگیرد.
ث) نابودی دین
از جمله آثاری که در این دنیا فرد غیبت کننده به آن دچار میشود این است که به وسیله غیبت دین خود را از دست می دهد بدون اینکه متوجه باشد در این خصوص پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده اند: « مَا عُمِرَ مَجْلِسٌ بِالْغِيبَةِ إِلَّا خَرِبَ مِنَ الدِّين[6]؛ مجلسى که با غيبت آباد شود دين در آن از بین میرود».
بعضی از اعمال موجب نابودی و از بین رفتن دین در دنیا میگردد که حقیقت و باطن آن در آخرت برای افراد مشخص میگردد یکی از این اعمال طبق فرموده ی پیامبر صلی الله علیه و آله غیبت کردن است.
ج) بیماری
با توجه به اینکه هر گناهی که از انسان سرمی زند یک اثری بر روی جسم او خواهد گذاشت یکی از آثار غیبت که کمتر مورد توجه قرار گرفته، طبق روایت امام صادق علیه السلام که فرموده اند: «لَا يَطْمَعَنَّ … الْمُغْتَابُ فِي السَّلَامَة[7]؛ غیبت کننده چشم طمع به سلامتی نداشته باشد».
از این روایت به دست می آید یکی از عواملی که سلامتی افراد را به خطر می اندازد غیبت کردن است.
منابع
1- كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق،1407 ق، الكافي( ط- الإسلامية)، مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، تهران: دار الكتب الإسلامية، چاپ: چهارم
2- ابن بابويه، محمد بن على، 1376 ش، الأمالي( للصدوق)، تهران: كتابچى، چاپ: ششم
3- فتال نيشابورى، محمد بن احمد،1375 ش، روضة الواعظين و بصيرة المتعظين( ط- القديمة)، قم: انتشارات رضى، چاپ: اول
4-حر عاملى، محمد بن حسن،1409 ق، وسائل الشيعة، مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، قم: مؤسسة آل البيت عليهم السلام،چاپ: اول
5-ديلمى، حسن بن محمد،1408 ق، أعلام الدين في صفات المؤمنين،مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، قم: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، چاپ: اول
6-نورى، حسين بن محمد تقى،1408 ق، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، قم: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، چاپ: اول
7- ابن بابويه، محمد بن على،1362 ش، الخصال، مصحح: غفارى، على اكبر، قم: جامعه مدرسين، چاپ: اول
پی نوشت:
[1] کافی، ج 2، 357.
[2] امالی شیخ صدوق، متن430
[3] روضۀ الواعظین و بصیرۀ المتعظین، ج 2، ص470.
[4] وسائل الشیعه ج 12، ص260.
[5] اعلام الدین 125
[6] مستدرک ج 9 ص 121
[7] خصال ج 2، ص 434
مفهوم و اسباب غیبت در آینه روایات
یکشنبه 97/03/20
مقدمه:
زبان به عنوان یکی از عجیبترین مخلوقات و آفریدههای الهی است که قلمروی حکومتی آن همانند عقل، تمام وجود انسان است، به بیانی دیگر میتوان گفت که زبان نائب عقل در رفتار انسان میباشد؛ زبان از چنان توانایی بالایی برخوردار است که اگر به طاعت الهی مشغول باشد دل رنگ الهی میگیرد و إلا دل را به تاریکی و کدر شدن میکشاند.
صحبت کردن چهار حالت دارد؛ اول: اینکه تمام آن ضرر است؛ دوم: اینکه در عین حال که مفید و با منفعت است اما خالی از ضرر هم نیست؛ سوم: نه ضرر دارد و نه منفعت؛ چهارم: سراسر منفعت و نور بودن؛ از این موارد تنها قسم چهارم مورد قبول عقلاء و مورد پسنده همه افراد است.
با توجه به این مطلب که آفات زبان بسیار است بهترین و شاید تنهاترین راه برای در امان ماندن از این آفات، صحبت کردن در مواقع ضروری و آنجا که ضرورت اقتضاء میکند، و در سایر حالات سکوت کردن، میباشد. همانگونه که خداوند میفرماید: «لَّا خَيرَْ فىِ كَثِيرٍ مِّن نَّجْوَئهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَحِ بَينَْ النَّاسِ[1]؛ در بسيارى از سخنانِ درِگوشى (و جلسات محرمانه) آنها، خير و سودى نيست؛ مگر كسى كه (به اين وسيله،) امر به كمك به ديگران، يا كار نيك، يا اصلاح در ميان مردم كند».
مفهوم شناسی غیبت:
در لغت به معنایی بدگوئى پشت سر ديگرى[2] است. البته با توجه به روایات میتوان گفت آشکار کردن عیب پنهانی افراد[3] که راضی به بیان آن نیستند نیز غیبت است.
در اصطلاح اخلاقی یعنی اینکه پشت سر و در غیاب فردی از افراد شیعه به بدی صحبت شود بهگونهای که اگر بشنود ناراحت میشود و از بیان آن ناراضی باشد[4]؛ البته ابن منظور این مطلب را گسترش داده و در کتاب خود گفته است هر فردی که پشت سر او[5] اینگونه صحبت شود و این خصلت ذکر شده در او باشد این غیبت است و اگر در او نباشد بهتان میشود؛ خواه این خصلت نقص در بدن باشد مانند کوتاهی قد، چاقی، لاغری و …؛ یا در نسبت و نسب مانند اینکه گفته شود فرزند فلان فاسق یا ظالم است و …؛ یا در صفات، افعال و اقوال او باشد مانند بداخلاقی، پرگویی و یا اینکه گفته شود که فلانی بیوقت به خانهی دیگران میرود. [6]
البته به این نکته باید توجه داشت که غیبت تنها بهوسیله زبان انجام نمیشود بلکه هر چیزی که عيب شخص را بفهماند غيبت است چه كنايه باشد و چه صريح و اشاره چشم و یا هر چه دلالت كند بر عيبى كه گفتن آن حرام است غيبت بهحساب میآید. اما از آنجا که غیبت بهوسیله زبان در بین افراد رایجتر است روی این مورد تأکید بیشتری صورت گرفته است.
اسباب غیبت و راههای درمان آن
بعد از آشنای با تعریف غیبت لازم است با اسباب آن آشنا شویم تا از به وجود آمدن آنها جلوگیری کنیم به این منظور باید به روایات رجوع شود تا از منبع علم الهی اهلبیت علیهم السلام استفاده نمود، در این خصوص به کلام گوهربار امام صادق علیه السلام بهعنوان مؤسس مذهب تشیع میپردازیم ایشان اسباب غیبت را در ضمن حدیثی چند چیز بیان فرمودهاند که به آنها اشاره میگردد:
1- اولین علت غیبت بنا فرموده این امام همام علیه السلام ، خشم و غضب است به این صورت که وقتی فردی انسان را به خشم آورده پشت سر او غیبت میکند.
راه درمان آن را میتوان در توجه به آثار سوء غضب و ثواب فروبردن خشم و کظم غیظ جستجو کرد و با تأمل در آن مانع از به وجود آمدن این حالت و در پی آن از غیبت جلوگیری کرد.
2- بنا بر روایت همراهی با غیبت کننده بهمنظور جلب نظر او و اینکه گفته شود شریک غم و شادی دوستان است میتواند یکی دیگر از عواملی باشد که فرد دست به غیبت بزند.
راه جلوگیری از اینگونه طرز تفکر و عمل کردن میتواند ملاک قرار دادن رضایت الهی در هر کار باشد.
3- سومین علتی که حضرت بیان فرمودهاند این است که غیبت کننده برای جلوگیری از سعایت و بدگویی طرف مقابل غیبت او را کنند تا حرف او نزد دیگران بیارزش شود.
راه جلوگیری آن میتواند تذکر این نکته باشد که فرد با غیبت کردن دشمنی قطعی خدا را بد ست خواهد آورد و در مقابل آن احتمال دارد جایگاه کمارزش و موقت دنیوی را به دست آورد که این دو قابل مقایسه نخواهد بود.
4- علت دیگری که حضرت بیان فرمودهاند این است که کار بدی را به شخص نسبت دهند و او بهمنظور تبرئه خود نام فرد دیگری را آورد که او نیز این کار را کرده است و به این ترتیب غیبت میکند.
برای پیشگیری از چنین عملی که منجر به غیبت میشود باید توجه کرد که این کار دو مخالفت با اوامر الهی است، یکی آن عملی که فرد انجام داده و دیگری غیبتی است که انجام شده که آبروی طرف دیگر را از بین برده، که خود این عذر بدتر از گناه است؛ توضیح اینکه: فرد گناهی انجام داده بهمنظور تبرئه خود میگوید فلانی هم این کار را انجام داده است.
5- به منظور بالا بردن مقام و جایگاه دنیوی خود عیوب دیگران را بیان میکند تا فضل و برتری خود را ثابت کند.
راه مقابله با این سبب در نظر گرفتن این نکته است که با این کار فضل خود را نزد خدا از دست میدهد و جایگاه دنیوی خود را نیز متزلزل میکند زیرا افراد با این غیبت، دیده و نظرشان نسبت به فرد غیبت کننده تغییر میکند.
6- سبب دیگر، حسادت نسبت به جایگاه دنیوی فرد در بین مردم میباشد که باعث میگردد تا از فرد غیبت کند تا دیگر آن مقام و منزلت را نزد مردم نداشته باشد.
در این صورت دو گناه حسد و غیبت گریبان گیر فرد خواهد شد که آثار به مراتب سوء بیشتری خواهد داشت، حسادت آثار فراوانی بر سلامت افراد دارد و بیشتر از اینکه بر طرف مقابل مضر باشد بر روی خود محسود اثر میگذارد.
7- علت دیگری که برای غیبت بیان فرمودهاند این است که فرد غیبت کننده به علت تکبر و بهمنظور تحقیر و مسخره کردن فرد از او غیبت کند.
فرد غیبت کننده با غیبت فرد را در مقابل مردم رسوا میکند اما غیبت کننده باید حال خود را در قیامت تصور کند که رسوایی او عظیمتر و بزرگتر خواهد بود و حال او برای تمسخر سزاوارتر خواهد بود.
8- دلسوزی برای فرد به صورتی که همراه با بیان گناه او باشد این غیبت را بعضی گفتهاند بیشتر در بین علماء مطرح است به این صورت که بگوید برای فلان شخص به خاطر گناهی که کرده ناراحت هستم.
باید گفته که این نوع غیبت خیلی مخفیانه و ریز است و یکی از کیدها و حیلههای شیطان است تا اعمال نیک افراد را از بین ببرد.
9- به علت اینکه از گناه طرف مقابل ناراحت و خشمگین است گناه او را بیان میکند که البته اگر بهمنظور نهی از منکر نباشد غیبت حساب میگردد.
این علت نیز مانند علت قبلی یکی از حیلههای شیطان است تا ثواب خشمی را که مطلوب است و به علت نافرمانی خدا میباشد را به حالتی تبدیل کند که فرد را به علت غیبت گرفتار خشم الهی کند.[7]
منابع:
قرآن
2- قاموس قرآن، علی اکبر قرشی بنایی، تهران : دار الکتب الاسلامیۀ
3- امالی، محمد بن علی ابن بابویه، تهران: کتابچی
4- معراج السعادۀ، احمدبن محمدمهدی نراقی، قم : هجرت
5- لسان العرب، محمدبن مکرم ابن منظور، بیروت: دار الفکر للطباعۀ و النشر و ال توزیع- دار صادر
6-بحار الانوار، محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی
7- مصباح الشریعۀ، منسوب به جعفر بن محمد علیه السلام، امام ششم علیه السلام، بیروت: اعلمی
پی نوشت:
[1] قرآن 4، 114.
[2] قاموس قرآن، ج5، 137.
[3] امام صادق علیه السلام إِنَّ مِنَ الْغِيبَةِ أَنْ تَقُولَ فِي أَخِيكَ مَا سَتَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ، امالی، متن، 337.
[4] معراج السعادۀ، متن، 558.
[5] لسان العرب، ج1، ص656.
[6] معراج السعادۀ، متن 559
[7] ر.ک: بحارالانوار ج 72، صص227-234، مصباح الشریعه 205.
پیامدهای اخروی تمسخر
شنبه 97/03/19
پیامد های اخروی تمسخر
فرد مسخره کننده علاوه بر آثار و سختیهای که در دنیا با آنان مواجه میگردد در آخرت نیز به عذابهای سختی گرفتار خواهد شد که به عنوان نمونه در ذیل به بعضی اشاره میشود
الف) مسخره شدن در قیامت
یکی از سختترین عذابهای که فرد مسخره کننده در آخرت با آن روبرو میشود بنا به فرمودهی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله:
«اِنَّ المُسْتَهْزِئينَ يُفْتَحُ لاَِحَدِهِمْ بابُ الجَنَّةِ، فَيُقالُ: هَلُمَّ! فَيَجىءُ بِكَرْبِهِ وَ غَمِّهِ فَاِذا جاءَ اُغْلِقَ دونَهُ، ثُمَّ يُفْتَحُ لَهُ بابٌ آخَرُ… فَما يَزالُ كذلِكَ حَتّى اِنَّ الرَّجُلَ لَيُفْتَحُ لَهُ البابُ فَيُقالُ لَهُ: هَلُمَّ هَلُمَّ فَما يَأْتيهِ[1]؛ در بهشت به روی یکی از مسخرهکنندگان باز میگردد و به او گفته میشود بیا! او با غم و انده جلو میرود و چون نزدیک شد، در به رویش بسته میشود. سپس در دیگری به رویش گشوده میگردد… این کار مرتباً تکرار میشود تا جایی که در به رویش باز میگردد و گفته میشود بیا، بیا؛ اما او دیگر جلو نمیرود».
این روایت نهایت بیچارگی مسخره کننده را بیان میکند که در آخرت جلوی تمام افراد همانطور که خوش دیگران را مسخره میکرده مورد تمسخر قرار میگیرد.
ب)نابودی اعمال
از دیگر آثار استهزاء و مسخره کردن آیات الهی، حبط اعمال میباشد؛ اینگونه افراد در قیامت هیچ بهره و سودی از اعمال نیک دنیوی خود نخواهند برد این مطلب به صورت واضح در این آیه از قرآن کریم آمده است: « أُوْلَئكَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بَِايَاتِ رَبِّهِمْ وَ لِقَائهِ فحََبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لهَُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا، ذَالِكَ جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا كَفَرُواْ وَ اتخََّذُواْ ءَايَاتىِ وَ رُسُلىِ هُزُوًا[2]»؛ خداوند در این آیات میفرمایند کفار و مسخره کنندگان آیات الهی در نزد خداوند ارزشی ندارند و خداوند آنها را به کیفر تمسخری که داشتهاند خوار و خفیف میکند[3].
در این خصوص روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است ایشان فرمودهاند: « إنه ليأتي الرجل العظيم السمين يوم القيامة لا يزن جناح بعوضة[4]؛ روز قیامت افراد فربه و چاقی به صحرای محشر میآیند که به اندازهی بال مگس ارزش ندارند». این مطالب نشانه دهنده نهایت بیارزشی مسخره کننده در درگاه الهی است.
پ)خلود در آتش
همانگونه که در پیامدهای دنیوی این رذیله اخلاقی اشاره شد این افراد در دنیا چنان سرگرم دنیا و مسخره کردن دیگران هستند که یاد خدا را فراموش میکنند بر اساس این آیه از قرآن کریم که خداوند فرموده است: «وَ قِيلَ الْيَوْمَ نَنسَئكمُْ كَمَا نَسِيتُمْ…ذَالِكمُ بِأَنَّكمُُ اتخََّذْتمُْ ءَايَاتِ اللَّهِ هُزُوًا[5]»؛ خداوند نیز آنها را فراموش میکند و در جهنم بدون هیچ یاوری خواهند بود.
ث) کفر
بر اساس آیات کلام الله مجید کسانیکه خدا، پیامبر و آیات الهی را مسخره کنند از دایره ایمان خارج شده و مرتد خواهند بود، در این خصوص میتوان به این آیات استناد کرد که خداوند فرمودهاند: « يحَْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَن تُنزََّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُم بِمَا فىِ قُلُوبهِِمْ قُلِ اسْتهَْزِءُواْ إِنَّ اللَّهَ مخُْرِجٌ مَّا تحَْذَرُونَ(64)وَ لَئنِ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نخَُوضُ وَ نَلْعَبُ قُلْ أَ بِاللَّهِ وَ ءَايَتِهِ وَ رَسُولِهِ كُنتُمْ تَسْتهَْزِءُونَ(65)لَا تَعْتَذِرُواْ قَدْ كَفَرْتمُ بَعْدَ إِيمَانِكمُْ إِن نَّعْفُ عَن طَائفَةٍ مِّنكُمْ نُعَذِّبْ طَائفَةَ بِأَنهَُّمْ كَانُواْ مجُْرِمِين[6]»، در شأن نزول این آیات آمده است که گروهی از منافقان در بازگشت از جنگ تبوک پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را مسخره کردند این آیات نازل شد و آنان را مرتد و خارج شده از دین معرفی نمود.
پس تمام کسانی که آیات الهی را مسخره کنند و به تمسخر بگیرند اینگونه هستند.
منابع:
قرآن
1- میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری
2- مجمع البیان، فضل بن حسن طبرسی
3- کنز الدقائق محمد بن محمدرضا قمی مشهدی
4- تفسیر الصافی، محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی
5- تفسیر نور الثقلین، عبدعلی بن جمعه العروسی الحویزی
پی نوشت
[1] محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 5، ص 249.
[2] کهف: 105-106.
[3] طبرسی، ترجمه مجمع البیان، ج 15، ص 133.
[4] قمی مشهدی، کنز الدقائق، ج8، ص 15، فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج 3،ص 267
[5] جاثیه: 34-35.
[6] توبه 64-66.
پیامدهای دنیوی تمسخر
شنبه 97/03/19
پیامدهای دنیوی تمسخر
تمسخر با توجه به ریشهها و عواملی که بر اساس آیات قرآن ذکر شد آثار دنیوی زیادی دارد که به بعضی از آنها اشاره خواهد شد:
1) از بین رفتن دوستی و محبت/ از بین رفتن اعتماد
از جمله مهمترین آثار مسخره کردن دیگران که در دنیا فرد مسخره کننده به آن گرفتار میگردد بنا به فرمودهی امام صادق علیه السلام: « لَا يَطْمَعَنَ الْمُسْتَهْزِئُ بِالنَّاسِ فِي صِدْقِ الْمَوَدَّة[1]ِ؛ كسى كه مردم را مسخره میكند، نبايد به دوستی خالصانه آنان، اميد داشته باشد».
2) نزول بلا
از جمله آثار مسخره کردن برای شخص مسخره کننده در دنیا نازل شدن عذاب است این مطلب به صورت واضح در این روایت امام سجاد علیه السلام: «وَ الذُّنُوبُ الّتى تُنزِلُ النِّقَمَ عِصيانُ العارِفِ بِالبَغىِ وَ التَطاوُلُ عَلَى النّاسِ وَ الاِستِهزاءُ بِهِم وَ السُّخريَّةُ مِنهُم[2]؛ گناهانى كه باعث نزول عذاب میشوند، عبارتاند از: ستم كردن شخص از روى آگاهى، تجاوز به حقوق مردم، و دست انداختن و مسخره كردن آنان» آمده است.
ایشان یکی از علتهای نزول عذاب دنیوی برای افراد در این دنیا را مسخره کردن مردم معرفی نمودهاند.
3) تحقیر شدن
از جمله آثاری که افرادی که دیگر را مسخره میکند باید منتظر آن باشد حقارت و تحقیر شدن است، زیرا
امام على علیه السلام در این مورد فرمودهاند: «اِرهَبْ تَحذَرْ، و لا تَهزِلْ فتُحتَقَرَ[3]؛ بترس تا بر حذر باشى و مسخرگى نكن كه كوچك میشوى».
در این روایت حضرت یکی از عواملی که موجب حقارت افراد میگردد را مسخره کردن معرفی نمودهاند.
4) از بین رفتن عزم و اراده
به منظور اینکه افراد به خواهند به اهدافشان برسند باید از عزم و اراده قوی برخوردار باشند، یکی از عوامل از بین بردن عزم و اراده بنا بر روایت مسخره کردن دیگران است، در این خصوص حضرت علی علیه السلام فرمودند:
«غَلَبَةُ الهَزلِ تُبطِلُ عَزيمَةَ الجِدِّ[4]؛ چيره آمدن مسخرگى، عزم جدّى را از بين میبرد».
در این روایت حضرت غالب شدن مسخرگی بر فرد را موجب از بین رفتن اراده معرفی کردهاند.
5) در زمره نادانان
یکی دیگر از آثار اینکه افراد دیگر به تمسخر گرفته شوند این است که شخص مسخره کننده در زمره و ردیف افراد نادان قرار میگیرد، حضرت علی علیه السلام فرمودند: «مَن كثُرَ هَزلُهُ استُجهِلَ[5] ؛ هر كه زياد شوخ و غير جدّى باشد، نادان شمرده شود». در این روایت و همچنین روایت دیگری با همین مضمون و عبارات دیگر فرمودهاند: «كَثرَةُ الهَزلِ آيةُ الجَهلِ[6] ؛ مسخرگى زياد، نشانه نادانى است». تأکید در این بیان این اثر مسخره کردن نشانه اهمیت این مسئله میباشد؛ با توجه به اینکه تمام افراد بشر به دنبال این هستند که تواناییهای خود را نشان بدهند توجه به این اثر میتواند به عنوان یکی از عوامل بازدارنده برای این گناه به حساب آید.
6) از بین رفتن جدیت
با توجه این مسئله که افراد دوست دارند که در جمعی که قرار دارند جدی گرفته شوند و حرفشان روی افراد دیگر اثر داشته باشد باید مسخره کردن را ترک کنند، زیرا بنا به فرمودهی امام على علیه السلام:« مَن كَثُرَ هَزلُهُ بَطَلَ جِدُّهُ[7]؛ هر كه مسخرگىاش زياد باشد، جدّيتش از بين برود (مردم سخنان و كردارهاى جدّى او را نيز به شوخى گيرند و به آنها اهميتى ندهند)» و به این ترتیب از جایگاه اجتماعی مطلوبی نیز نخواهد اشت.
در روایاتی دیگر از مولی متقیان حضرت على علیه السلام فرمودند: «مَن جَعَلَ دَيْدَنَهُ الهَزلَ لَم يُعرَفْ جِدُّهُ [8]؛ هر كه مسخرگى را عادت خود قرار دهد، جدّى بودنش شناخته نشود» که در این صورت اطرافیان هر عملی که او انجام دهد به حساب مسخرگی او میگذارند و در هیچ حالتی او را جدی نمیگیرند.
در کلامی دیگر از امام على علیه السلام که فرمودند: «الكاملُ مَن غَلَبَ جِدُّهُ هَزلَهُ[9]؛ كامل، آن كسى است كه جدى بودنش بر مسخرگى اش چيره آيد»، نشانه فرد کامل را در جدی بودن و ترک مسخرگی بیان کردهاند.
7) زایل شدن عقل
یکی دیگر از آثار زیانبار تمسخر برای فرد مسخره کننده بنا به فرمایش حضرت على علیه السلام که فرمودند: «مَن غَلَبَ علَيهِ الهَزلُ فَسَدَ عَقلُهُ[10]؛ هر كه مسخرگى بر او چيره آيد، خردش تباه شود» از بین رفتن عقل میباشد.
با توجه به این مطلب که آنچه که انسان را از دیگر مخلوقات متمایز میکند عقل است بزرگترین ضرر و مصیبت بر انسان از دست دادن این نعمت خواهد بود.
8) مرگ
از جمله آثار تمسخر و مسخره کردن افراد مؤمن که در قرآن کریم اشاره شده میتوان به هلاکت و نابودی مسخره کننده اشاره کرد از جمله آیاتی که در این زمینه وجود دارد آیه: « وَ مَا يَأْتِيهِم مِّن نَّبىٍِّ إِلَّا كاَنُواْ بِهِ يَسْتهَْزِءُونَ فَأَهْلَكْنَا أَشَدَّ مِنهُْم بَطْشًا[11]» است در این خداوند به صرحت بیان فرمودهاند که اگر کسی مؤمنین را مورد تمسخر قرار دهد در نتیجه این کار او را هلاک خواهد کرد.
در این زمینه آیات دیگری نیز وجود دارد که در آنها بیان شده که افرادی که عذاب الهی را قبول نداشته و آن را مورد تمسخر قرار میدادهاند به همین عذابها به هلاکت رسیدهاند[12].
9) فراموشی خداوند
یکی دیگر از آثار و پیامدهای که مسخره کننده با آن موجه میگردد، غفلت از یاد خداست، که خود موجب بسیاری از گرفتاری افراد است در کلام الله مجید از جمله آثار استهزاء بر اساس این آیه: « فَاتخََّذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتىَّ أَنسَوْكُمْ ذِكْرِى وَ كُنتُم مِّنهُْمْ تَضْحَكُون[13]»؛ فراموشی یاد خداوند میباشد و این کیفر استهزاء مؤمنین است[14].
منابع
قرآن
1- مجلسی، بحار لاأنوار، ج 72، ص 144.
2- ابن بابویه، معانی الأخبار، متن، 270.
3- تمیمی آمدی، غررالحکم، ص133.
4- لیثی واسطی، عیون الحکم، ص349؛
5- قرائتی، تفسیر نور، ج 6، ص 132.
6- تمیمی آمدی، تصنیف غررالحکم، ص222.
پی نوشت:
[1] مجلسی، بحار لاأنوار، ج 72، ص 144.
[2] ابن بابویه، معانی الأخبار، متن، 270.
[3] تمیمی آمدی، غررالحکم، ص133.
[4]لیثی واسطی، عیون الحکم، ص349؛ تمیمی آمدی، غررالحکم، ص473.
[5] تمیمی آمدی، غررالحکم، ص589.
[6] لیثی واسطی، عیون الحکم، ص389؛ تمیمی آمدی، غررالحکم، ص527.
[7] لیثی واسطی، عیون الحکم، ص447؛ تمیمی آمدی، غررالحکم، ص611.
[8]لیثی واسطی، عیون الحکم، ص442؛ تمیمی آمدی، غررالحکم، ص596.
[9]تمیمی آمدی، غررالحکم، ص128.
[10] تمیمی آمدی، تصنیف غررالحکم، ص222.
[11] زخرف:7-8.
[12] ر.ک: انعام: 6؛ هود: 11؛ نحل: 16؛ انبیاء: 21 و … .
[13] مؤمنون: 110.
[14] ر.ک: قرائتی، تفسیر نور، ج 6، ص 132.