آداب مهمانی الهی

شهَْرُ رَمَضَانَ الَّذِى أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْءَانُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَ بَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى‏ وَ الْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشهَّْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلىَ‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَ لِتُكَبرُِّواْ اللَّهَ عَلىَ‏ مَا هَدَئكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون

ماه رمضان كه قرآن در آن نازل شده، راهنماى مردم است و دلايلى روشن و آشكار از هدايت دارد، و مايه جدايى [حق از باطل‏] است. پس كسى كه در اين ماه [در وطنش‏] حاضر باشد بايد آن را روزه بدارد، و آنكه بيمار يا در سفر است، تعدادى از روزهاى ديگر را [به تعداد روزه‏هاى فوت شده، روزه بدارد]. خدا آسانى و راحت شما را مى‏خواهد نه دشوارى و مشقت شما را. و [قضاى روزه‏] براى اين است كه شماره روزه‏هايى را [كه در ماه رمضان به خاطر بيمارى يا سفر افطار كرده‏ايد] كامل كنيد، و خدا را بر اينكه شما را هدايت فرموده بزرگ شماريد، و باشد كه سپاس‏گزاريد.

در کتاب شریف وسائل الشیعه برای اخلاق روزه دار در ضمن روایت مفصلی می خوانیم: « روزه دار باید از دروغ، گناه، مجادله، حسادت، غیبت، مخالفت با حق، فحش و سرزنش و خشم، طعنه و ظلم و مردم آزاری، غفلت، معاشرت با فاسدان، سخن چینی و حرام خواری، دوری کند و نسبت به نماز، صبر و صداقت داشته و به یاد قیامت توجه خاص داشته باشد».

در روایت دیگر آمده: « کسی که از اطاعت رهبران آسمانی سرباز زند و یا در مسائل شخصی و خانوادگی با همسرش بدرفتار و نامهربان باشد و یا تأمین خواسته های مشروع او خودداری کند و یا پدر و مادرش از او ناراضی باشند، روزه او قبول نیست و شرایط این ضیافت را به جای نیاورده است».

روزه گر چه فواید و منافع طبی از قبیل دفع و از بین بردن مواد زائد بدن را دارد؛ ماهی که در آن به مهمانی خدا دعوت شده ایم. نفس هایمان، ثواب تسبیح و خواب ما، عبادت است، اعمالمان در آن پذیرفته و دعایمان مستجاب است. خدا را خالصانه بخوانیم که ما را برای روزه و خواندن قرآن موفق بدارد. بدبخت کسی است که از آمرزش و مغفرت خدا در این ماه محروم گردد. سحرخیزی و لطافت روح و استجابت دعا در ماه رمضان چیز دیگری است که محروم واقعی آن کسی است که از این همه خیر و برکت باشد.

منابع:

 قرآن کریم مترجم حسین انصاریان

وسائل الشیعه،شيخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، جلد 7، ص119

بحار الانوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، جلد 96،  صفحه 157؛

عیون اخبار الرضا، ابن بابويه، محمد بن على‏، جلد 1، صفحه295

 

گالری تصاویر ماه رمضان

 

 

 

 

 

 

داستان قول مردونه

صدای اذان از رادیو ماشین بلند شد، جوانی که  کنارم بود بلند شد و به راننده گفت: آقا لطف کنید نگه دارید تا نمازم را بخوانم.

راننده با بی تفاوتی کامل گفت: برو بابا حالا کی نماز می خونه؟؟!! صبر کن بعداً برای نهار و نماز نگه می دارم

ولی جوان ول کن نبود بالاخره راننده ماشین را نگه داشت جوان با آرامشی دلپذیری دو رکعت نماز عشق خواند چه آرامشی!!

وقتی سوار شد پرسیدم: چرا اینقدر به نماز اول وقتت اهمیت می دهی؟؟؟

گفت: آخه به آقایی قول دادم که همیشه نمازم رو اول وقت بخونم.

گفتم: کی هستش که اینقدر مهمه؟؟؟؟!!!!!

آهی از ته دل کشید و با چشمانی مروارید بار گفت: چند سال تو فرانسه درس میخوندم، تو ی شهر کوچیک زندگی می کردم که با شهری که دانشگاه می رفتم خیلی فاصله داشت و هر روز ی اتوبوس به اون شهر می رفت، آهی از ته دل کشید و اشکهاش رو از چشمش پاک کرد منم با تعجب داشتم نگاش می کردم

 ادامه داد: روز امتحان پایانیم بود نتیجه چند سال غربت و دوریم بهش بستگی داشت، کلی هم درس خونده بودم از همیشه زودتر اومدم تا ی وقت جا نمونم!

مسافرا اومدن اتوبوس آماده حرکت شد، نمی دونم چرا دل تو دلم نبود خیلی استرس داشتم، اتوبوس نصف راه رو اومده بود همش ساعتم رو نگاه می کردم و مطالبم رو تو ذهنم مرور می کردم، ی دفعه اتوبوس ی صدای وحشتناک داد، وای خدای من ایستاد!!! برای چند ثانیه مغزم قفل کرد نفسم داشت بند می اومد خدایا امتحانم

همه از اتوبوس پیاده شدن، توان بلند شدن نداشتم به سختی خودم رو از اتوبوس به پایین رسوندم نمیتونم راه برم دستم رو به ماشین گرفته بودم خودم رو به راننده رسوندم پرسیدم چی شده؟؟؟؟؟

گفت خرابه باید زنگ بزنم مکانیک از شهر بیاد، سرم گیج رفت گوشام صوت کشید هیچی نفهمیدم افتادم، با آبی که رو صورتم ریختن به خودم اومدم وای خدایا تمام تلاشهام، این همه دوری از خانواده داشتم سکته می کردم هیچ ماشینی هم که پیدا نمیشه خدایا قلبم داره وامیسته

ی دفعه ی جرقه ای تو ذهنم، امام زمان!!!!!!!!!!!!

با تمام سلولهای وجودم از ته دل تمام حواسم رو متوجه آقا کردم هیچ امیدی نداشتم

با خودم گفت آقا خیلی به نماز اهمیت می دن

چشمام رو بستم و گفتم آقا قول می دم قول مردونه باور کن مردونه مردونه اگه به امتحانم برسم باور کن همیشه تا آخر عمرم نماز اول وقت می خونم دیگه اشک امونم نمی داد

دوباره صورتش رو که خیس از اشک بود پاک کرد

منم مو به بدنم سیخ شده بود نمی تونستم جلوی اشکام رو بگیرم

بهش گفتم خوب چی شد بگو؟؟؟؟

ی چند لحظه بیشتر نگذشته بود که دیدم ی جوان خوش تیپ داره از دور میاد به راننده با لهجه فرانسوی  گفت چی شده؟

گفت ماشین خراب شده و هرکاری می کنم روشن نمیشه.

جوان بهش گفت اجازه دارم نگاه کنم

راننده ی نگاهی بهش کرد و خندید گفت مگه بلدی؟؟؟!!!

جوان گفت بله

منم ی گوشه رو زمین نشسته بودم داشتم نگاهشون می کردم

راننده با اکراه گذاشت، نگاه کنه

جوان ی کم با ماشین ور رفت بعد به راننده گفت استارت بزن

راننده که باور نمیکرد بلد باشه با حالت تمسخر و خنده رفت

قلبم داشت وامیستاد خدایا خدایا

داشت نفسم بند میومد چشمام رو بسته بودم  بهترین صدای دنیا خدای من واقعا روشن شد روشن شد مثل فنر از جام پریدم نمی دونم چطور خودم رو به اتوبوس رسوندم

همه با چشمای از حدقه بیرون زده داشتن به هم نگاه می کردن ولی من دیگه به هیچی توجه نداشتم

همه سوار شدن اتوبوس میخواست راه بی افته که جوان اومد پله اول اتوبوس منو با اسم کوچیک صدا زد و گفت قولت یادت نره

من که مبهوت مونده بودم فقط نگاش کردم چند قدمی رفت و بعد دیگه …

شعر رهبر معظم انقلاب «خدا کند کسی حالتش چو ما نشود»

خدا کند کسی حالتش چو ما نشود

ز دام خال سیاهش کسی رها نشود

خدا کند که نیفتد کسی ز چشم نگار

به نزد یار چو ما پست و بی بها نشود

جواب ناله ی ما را نمی دهد” دلبر”

خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود

شنیده ام که از این حرف، یار خسته شده

خدا کند که به اخراج ما رضا نشود

مریض عشقم و منرا طبیب لازم نیست

خدا کند که مریضی من دوا نشود

مقام معظم رهبری مدظله العالی

مهدویت در قرآن 2

ایمان به مهدویت، باور داشتن به آخرین ذخیره الهی و ثمرۀ تمامی رسالتهاست؛ اعتقاد به مهدویت، امید در دلها را زنده کرده و مانع تسلیم شدن در برابر ستم است؛ پذیرش مهدویت، گشودن چشم اندازی زیبا به جهان آینده و رویکردی جدی و نوید بخش به انسان و آیندۀ انسان می باشد.

اندیشه مهدویت، در اسلام ریشه ی قرآنی دارد؛ این مطلب در آیاتی از قرآن آمده است که از جمله آنها  می توان به آیات ذیل اشاره کرد:

سوره قصص آیه 5 «وَ نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلىَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ فىِ الْأَرْضِ وَ نجَْعَلَهُمْ أَئمَّةً وَ نجَْعَلَهُمُ الْوَارِثِين و ما اراده داشتيم كه بر آن طايفه ضعيف و ذليل كرده شده در آن سرزمين منّت گذارده و آنها را پيشوايان (خلق) قرار دهيم و وارث گردانيم.

سوره بقره آیه 148« وَ لِكلُ‏ٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُواْ الْخَيرَْاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًاهر كسى را راهى است به سوى حق كه بدان راه يابد (يا قبله‏اى است كه به آن روى آورد) پس بشتابيد به خيرات كه هر كجا باشيد همه شما را خداوند (به عرصه محشر) خواهد آورد

سوره هود آیه 86« بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيرٌْ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ (و بدانيد كه) آنچه خدا بر شما باقى گذارد براى شما بهتر است (از آن زيادتى كه به خيانت و كم و گران فروشى به دست مى‏آوريد) اگر واقعا به خدا ايمان داريد. و من نگهبان شما (از عذاب خدا) نيستم.

سوره توبه آیه 33«هُوَ الَّذِى أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى‏ وَ دِينِ الْحَقّ‏ِ لِيُظْهِرَهُ عَلىَ الدِّينِ كُلِّه؛ اوست خدايى كه رسول خود را به هدايت و دين حق فرستاد تا آن را بر همه اديان عالم تسلط و برترى دهد

 از جمله آیاتی که به نظر مفسران در خصوص این مسئله می تواند مورد استناد قرار گیرد آیه 55 سوره نور می باشد:

وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكمُ‏ْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فىِ الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لهَُمْ دِينهَُمُ الَّذِى ارْتَضىَ‏ لهَُمْ وَ لَيُبَدِّلَنهَُّم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنىِ لَا يُشْرِكُونَ بىِ شَيًْا وَ مَن كَفَرَ بَعْدَ ذَالِكَ فَأُوْلَئكَ هُمُ الْفَاسِقُون

خدا به كسانى از شما بندگان كه (به خدا و حجّت عصر عليه السّلام) ايمان آرند و نيكوكار گردند وعده فرمود كه (در ظهور امام زمان) در زمين خلافتشان دهد چنان كه امم صالح پيمبران سلف را جانشين پيشينيان آنها نمود، و دين پسنديده آنان را (كه اسلام واقعى است بر همه اديان) تمكين و تسلط عطا كند و به همه آنان پس از خوف و انديشه از دشمنان ايمنى كامل دهد كه مرا به يگانگى، بى هيچ شايبه، شرك و ريا پرستش كنند، و بعد از آن هر كه كافر شود پس آنان به حقيقت همان فاسقان تبهكارند

در آیات پیش از این آیه، سخن از اطاعت و تسلیم در برابر فرمان خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله است؛ در این آیه، بحث ادامه یافته و نتیجه این اطاعت که همان تشکیل حکومت جهانی است را بیان نموده است.

در این آیه خداوند به گروهی از مسلمانان صالح ومؤمن سه نوید داده است:

1-    جانشینی و حکومت روی زمین

2-    نشر آیین حق به صورت اساسی و ریشه ای در جهان

3-    از میان رفتن اسباب و علل ترس و ناامنی

نتیجه این می شود که مردم در این دوران با نهایت آزادی، خدا را می پرستند و هیچ شریک و شبیهی برای او قائل نمی شوند و توحید خالص را در همه جا انتشار می دهند.

در مورد اینکه چه کسانی قبل از مسلمانان دارای خلافت روی زمین بوده اند برخی گفته اند اشاره به 1- حضرت آدم علیه السلام دارد( بقره/30) 2- حضرت داود علیه السلام (ص/26) 3- حضرت سلیمان علیه السلام(نمل/16)

اما علامه طباطبایی این معنا را بعید می دانند؛ زیرا تعبیر الذین من قبلهم را متناسب انبیاء ندانسته اند و از نظر ایشان این آیه اشاره به امت های پیشین است که دارای ایمان و عمل صالح بوده و در روی زمین به حکومت رسیده اند.

برخی از مفسران گفته اند که این آیه اشاره به حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دارد، که در زیر لوای حکومت ایشان آیین حق در همه جا نفوذ می کند، ناامنی و خوف و جنگ از صفحه زمین برچیده خواهد شد و عبادت خالی از شرک، برای جهانیان تحقق خواهد یافت.

گفتنی است ثمرۀ تمامی کوشش های پیامبران و تبلیغات مستمر و پیگیر آنان و نمونه کامل حاکمیت توحید و امنیت کامل و عبادت، در زمانی تحقق می یابد که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور می کنند.

این تفسیرها به معنای انحصار مصداق آیه نیست؛ بلکه بیان کننده مصداق کامل می باشد. ابو بصیر از امام صادق علیه السلام روایت کرده: که ایشان در ذیل این آیه فرموده اند: « نزلت فی القائِم و اصحابه؛ این آیه درباره قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف و اصحاب ایشان نازل شده است».

ر.ک:1- درسنامه مهدویت، خدا مراد سلیمیان

2-  تفسیر شریف المیزان، سید محمد حسین طباطبایی ج 15 ذیل آیه شریفه

3-تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی ج 14

4- تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، محمد بن محمدرضا قمي مشهدي، ‏ ج 5 ص141

5-تفسير نور الثقلين‏ عبد على بن جمعة العروسى الحويزى، ج1ص 641

 6-الغيبة( للنعماني) محمد بن ابراهيم ابن أبي زينب،‏ج1ص 241

7-بحار الأنوار( ط- بيروت) محمد باقر بن محمد تقى مجلسى، ‏ج51ص 58