موضوع: "ماه مبارک"
آداب مهمانی الهی
دوشنبه 97/03/07
شهَْرُ رَمَضَانَ الَّذِى أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْءَانُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَ بَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشهَّْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلىَ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَ لِتُكَبرُِّواْ اللَّهَ عَلىَ مَا هَدَئكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون
ماه رمضان كه قرآن در آن نازل شده، راهنماى مردم است و دلايلى روشن و آشكار از هدايت دارد، و مايه جدايى [حق از باطل] است. پس كسى كه در اين ماه [در وطنش] حاضر باشد بايد آن را روزه بدارد، و آنكه بيمار يا در سفر است، تعدادى از روزهاى ديگر را [به تعداد روزههاى فوت شده، روزه بدارد]. خدا آسانى و راحت شما را مىخواهد نه دشوارى و مشقت شما را. و [قضاى روزه] براى اين است كه شماره روزههايى را [كه در ماه رمضان به خاطر بيمارى يا سفر افطار كردهايد] كامل كنيد، و خدا را بر اينكه شما را هدايت فرموده بزرگ شماريد، و باشد كه سپاسگزاريد.
در کتاب شریف وسائل الشیعه برای اخلاق روزه دار در ضمن روایت مفصلی می خوانیم: « روزه دار باید از دروغ، گناه، مجادله، حسادت، غیبت، مخالفت با حق، فحش و سرزنش و خشم، طعنه و ظلم و مردم آزاری، غفلت، معاشرت با فاسدان، سخن چینی و حرام خواری، دوری کند و نسبت به نماز، صبر و صداقت داشته و به یاد قیامت توجه خاص داشته باشد».
در روایت دیگر آمده: « کسی که از اطاعت رهبران آسمانی سرباز زند و یا در مسائل شخصی و خانوادگی با همسرش بدرفتار و نامهربان باشد و یا تأمین خواسته های مشروع او خودداری کند و یا پدر و مادرش از او ناراضی باشند، روزه او قبول نیست و شرایط این ضیافت را به جای نیاورده است».
روزه گر چه فواید و منافع طبی از قبیل دفع و از بین بردن مواد زائد بدن را دارد؛ ماهی که در آن به مهمانی خدا دعوت شده ایم. نفس هایمان، ثواب تسبیح و خواب ما، عبادت است، اعمالمان در آن پذیرفته و دعایمان مستجاب است. خدا را خالصانه بخوانیم که ما را برای روزه و خواندن قرآن موفق بدارد. بدبخت کسی است که از آمرزش و مغفرت خدا در این ماه محروم گردد. سحرخیزی و لطافت روح و استجابت دعا در ماه رمضان چیز دیگری است که محروم واقعی آن کسی است که از این همه خیر و برکت باشد.
منابع:
قرآن کریم مترجم حسین انصاریان
وسائل الشیعه،شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، جلد 7، ص119
بحار الانوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، جلد 96، صفحه 157؛
عیون اخبار الرضا، ابن بابويه، محمد بن على، جلد 1، صفحه295