راه های شناخت امام

با توجه به این مطلب که هدف از آفرینش انسان بندگی خداست و از سوی دیگر اساس بندگی، شناخت می باشد؛ عالی ترین راه تبلور معرفت الهی، شناخت پیامبر و اوصیای اوست. به منظور اثبات این ادعا می توان به این روایت از امام حسین علیه السلام استناد کرد، ایشان در پاسخ به سوال «معنای شناخت خدا چیست؟» فرموده اند:«معرفة اهل کل زمان إمامهم الذی یجب علیهم طاعته؛ معرفت خدا عبارت است از اینکه اهل هر زمان امامی را که اطاعتش بر آنان واجب است، بشناسند»

 

لذا بر هر مسلمانی لازم است تا امام خود را بشناسد

راه های شناخت امام

 

سه راه به عنوان عمده راه های شناخت امام می باشد

 

الف) نص

 

 یعنی تعیین و تصریح پیامبر صلی الله علیه و آله که مفادش خبر دادن از نصب الهی و یا نصب امام به امر الهی است.

 

ب) کرامت

 

 کرامت مانند معجزه امری خارق العاده می باشد که قابل تعلیم و تعلم نمی باشد؛ تنها تفاوت آن در این است که کرامت از سوی شخص مدعی امامت صورت می گیرد و دلیل بر صدق ادعای اوست. در این مسأله دو دیدگاه وجود دارد: ۱_ کرامت را مستقلا دلیل بر امامت بدانیم؛ ۲_ دلیل اصلی، نصب و نص پیامبر یا امام سابق است و کرامت، دلیل بر نصب است.

 

ج) سیره عملی

 

اخلاق و رفتار، وضع زندگی و علم و دانش یکی از راه های شناخت امام، برای کسانی است که اهلیت تشخیص را داشته باشند و بتوانند از اخلاق، سلوک، گفتار و برخوردهای گوناگون، صاحب این مقام را بشناسند.

 

در این خصوص امام رضا علیه السلام فرموده اند :« امام امانتدار الهی در میان خلقش، حجت او بر بندگانش، خلیفه او در سرزمین هایش، دعوت کننده به سوی خدا و دفاع کننده از حقوق واجب او بر بندگان است. امام پاک از گناه و به دور از عیبهاست. دانش ها به او اختصاص دارد و او به بردباری شناخته می شود. امام نظام دهنده به دین و باعث سربلندی مسلمانان و خشم منافقان است. امام یگانه روزگار خویش است و …( این روایت مفصل است و علاقمندان برای مشاهده متن کامل آن می توانند به اصول کافی ج ۱ ص ۲۰۱ مراجعه کنند.)

 

به راستی که با شناخت همین چند ویژگی، قدم بلندی در راه شناخت امام برداشته می شود و بعد از آن نوبت به اطاعت و وظایف ما در مقابل ایشان و دیگر موارد می رسد.

 

البته ناگفته نماند یکی از متقن ترین راه های شناخت امام مراجعه به متن ارزشمند «زیارت جامعه» است که به حق اوصاف بلندی از امام در آن ذکر شده است.

 

مهدویت در قرآن 1

 

اندیشه «مهدویت» در اسلام ریشه قرآنی دارد، و این  کتاب آسمانی با قاطعیت تمام، پیروزی نهایی«حق» بر «باطل» را به تمامی انسانها نوید می دهد. قرآن درباره ظهور و قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به صورت کلی بحث کرده و بشارت به تشکیل حکومت عدل جهانی و پیروزی مصلحان داده است.

از جمله این آیات می توان به این مورد اشاره کرد:

1-   وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

در این آیه شریفه به یکی از روشن ترین پاداش های دنیوی صالحان که همان تشکیل حکومت بر روی زمین است اشاره شده در روایات آمده این مهم در عصر ظهور حضرت محقق خواهد شد.

در تفسیر این آیه شریف امام باقر علیه السلام فرموده اند:« هُمْ آلُ مُحمّد(صلى الله عليه وآله) يَبْعَثُ اللّه مَهْدِيَّهُمْ بَعْدَ جَهْدِهِمْ، فَيُعِزُّهُمْ وَ يُذِلُّ عَدُوَّهُمْ: «اين گروه، آل محمّد(صلى الله عليه وآله) هستند، خداوند مهدى آنها را بعد از زحمت و فشارى كه بر آنان وارد مى شود برمى انگيزد و به آنها عزت مى دهد و دشمنانشان را ذليل و خوار مى كند»

روشن است مفهوم این روایت، انحصار نیست؛ بلکه بیان یک مصداق عالی و آشکار است و این تفسیرها، هرگز عمومیت مفهوم آیه را محدود نمی کند. بنابراین در هر زمان و در هر کجا بندگان صالح خدا قیام کنند، پیروز و موفق خواهند بود و سرانجام وارث زمین و حکومت آن خواهند شد.

نکته ی که در این آیه باید مورد توجه قرار گیرد این است که از اضافه شدن « بندگان» به « خدا»، ایمان و توحید آنان روشن می شود و از کلمه« صالحون»، همه شایستگی ها به ذهن می آید؛ بنابراین « استضعاف» تنها دلیل، پیروزی بر دشمنان و حکومت بر زمین نیست؛ بلکه وجود ایمان و کسب شایستگی ها، بایسته و لازم است و مستضعفان جهان تا زمانی که این دو را نداشته باشند، به حکومت روی زمین نخواهند رسید.

مطلب دیگری که از این آیه قابل استناد می باشد این است که حکومت های حاضر بر خلاف جهت آفرینش و قوانین جهان است و تنها حکومت صالحان با ایمان با آن هماهنگ است. خود نظام آفرینش، دلیل روشنی بر پذیرش یک نظام صحیح اجتماعی در آینده است و این چیزی است که از این آیه مبارکه و احادیث مربوط به قیام مصلح بزرگ جهانی استفاده می شود.

ر.ک: 1- درسنامه مهدویت نویسنده: « خدامراد سلیمیان»

2-کتاب الغیبۀ نویسنده« محمد بن حسن طوسی»

3-تفسیر نمونه نویسنده« ناصر مکارم شیرازی» ج 13

سلسله مباحث مهدویت قسمت اول

 

بسم الله الرحمن الرحیم

در فطرت و ذات بشر معارفی بالقوه لحاظ شده که نسبت به آن معارف نیاز به تعلیم و تعلم نیست؛ مانند حس زیبایی.

امامت و پیشوایی جامعه از اصولی است که ضرورت آن نه تنها برای انسانها بلکه بر هر موجودی که زندگی جمعی برای او ضرورت داشته باشد محرز و قطعی است.

پس اصل امامت هم از راه فطرت و هم غریزه قابل اثبات خواهد بود:

     اما از راه فطرت هیچ قومی در هیچ زمانی وجود نداشته مگر اینکه یک پیشوا و مقتدایی داشته این مطلب طبق بررسی های باستان شناسان حتی در مورد انسان های اولیه نیز صادق است؛ در زندگی روزمره و حتی بازی کودکان نیز این مسأله محسوس می باشد.

     از طریق غریزه نیز می توان این مسأله را در موجوداتی مانند مورچه و زنبور عسل که زندگی جمعی دارند مشاهده کرد؛ این موجودات نیز به حکم غریزه برای خود مسئول و پیشوا انتخاب می کنند.

جهت اثبات این ضرورت می توان به این فرمایش از حضرت علی علیه السلام استناد نمود:

    « و اِنّه لابُدّ للنّاس من امیرٍ برّاً او فاجر یعمل فی امرتِه المؤمن و یستمتع فیها الکافر» (خطبه چهل نهج البلاغه)

برای مردم [وجود و حضور] امیر و فرمانروا ضرورت دارد [ و در اصل این ضرورت فرقی نمی کند که] نیکوکار باشد و یا فاجر، تا در تحت مدیریت او مؤمن بتواند به زندگی خود ادامه دهد و کافر نیز به لذایذ مادی خود نایل آید [ و جامعه از هرج و مرج نجات پیدا کند].

از این می توان به فطری بودن وضرورت امامت پی برد

اما مطالب مهم دیگری مانند شناخت این امام، ویژگی های او، حد قدرت و نفوذ حکم او در زندگی، وظایف او در قبال جامعه و متقابل وظایف ما در مقابل این امام و …. از جمله مباحثی است که در آینده به آن خواهیم پرداخت. 

ر.ک: مهدی منتظر نوشته حسن طاهری پور همدانی

مباحث ازدواج

به نام نامی او

در رابطه با ازدواج مباحث مهمی مطرح است و زیاد هم به این مسئله پرداخته شده اما در اینجا به برخی از مسائلی پرداخته خواهد شده که شاید در حال حاضر کمی از نظر دور شده

چرا زادواج؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

انسان ها همیشه به دنبال آرامش هستند و هر کسی از طریقی خواهان کسب آن؛ برخی آرامش را در قدرت برخی در ثروت، برخی در گوشه نشینی و … دنبال می کنند

اما خالق هستی گوهر گران بهای آرامش را در ازدواج قرار داده است.

همان گونه « که یاد خدا آرامش» است، « در کنار همسر بودن نیز آرامش» است.

شاید اولین انگیزه ی ازدواج در اسلام ایجاد کانونی است که افراد در آن احساس آرامش کنند، زنان آرامش دهنده ی روانی مردان هستند، زن و مرد به دوستی با هم نیازمندند.

همسر انسان سنگ صبور دغدغه های روحی و روانی فرد است و اکسیری برای آرامش و پرورش روح انسان است.

ازدواج محل سکونت و آرامش؛ منزل یعنی محل نزول آرامش و … اما چرا در حال حاضر خلاف این را می بینیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

در ادامه به این مباحث خواهیم پرداخت.

ر.ک : سین جین های خواستگاری؛ مسلم داودی نژاد

درد دل خانواده شهدا

مرا از دل صدا کردی و رفتی

به باغ غم رها کردی و رفتی

مگر از چشمۀ خورشید بودی؟

به بالا آشنا کردی و رفتی

درد دل خانواده کسانی که آرامش امروز را مدیون آنها هستیم

شادی روح تمام شهداء اسلام صلوات