معیارهای شناخت مصادیق اسراف در سبک زندگی اسلامی قسمت اول

معیارهای شناخت مصادیق اسراف در سبک زندگی اسلامی را می توان با توجه به تعاریف ارائه شده از سوی اهل لغت در خصوص این واژه در سه ملاک تقسیم بندی نمود

ملاک نخست: حدود و قوانین شرعی است و این بدان خاطر است که حرام ها خود حدود الهی اند، و ارتکاب آنها اگر بدون صرف مال باشد، اسراف به معنی گناه و تجاوز از دستورات دینی است، و در صورتی که همراه با مخارج مالی باشد، این عمل گذشته از این که خود معصیت است، خرج مال در راه آن نیز به عنوان تبذیر و اسراف اقتصادی، گناه دیگری خواهد بود، لذا بعضی لغت شناسان و اهل تفسیر آن را به خوردن مال حرام و برخی آن را به تجاوز از حلال و حرام معنی کرده اند. و عده ای نیز آن را به انفاق در راه گناه تفسیر نموده اند.[1]

نکته قابل توجه دیگر این است که اسراف در برخی موارد همان گونه که همه می دانیم حرام است و چند نمونه ی کلی از آن در ذیل خواهد آمد، اما با مراجعه به روایات بدست می آید که چند مورد نیز وجود دارد که صرف مال در آنها اسراف به حساب نمی آید.

* نمونه ای از آن موارد که  در همه حالات  صرف مال در آن ها حرام است،  عبارتند از:

الف) ضایع کردن مال هر چند اندک باشد: مثل دور ریختن باقی مانده غذاها، میوه ها و آب وضو و …

ب) صرف مال در آنچه به بدن ضرر می رساند.

ج) صرف مال در آنچه شرعاً حرام است مثل خریدن شراب و آلات قمار.

* نمونه های نیز در روایات بیان شده  که صرف مال در آنها اسراف نیست:

1)اسراف در حج و عمره نیست.

البته با توجه به سیاست های خاص و ننگ آور حال حاضر دولت سعودی این مورد نیاز به بررسی ویژه و خاص از سوی مراجع معظم تقلید دارد.

2) اسراف در کار خیر نیست.

چنانچه بخواهیم کارهایی را که اسراف در آن جایز تصور شده است بررسی کنیم تا دریابیم که کدام صحیح و کدام اشتباه است و ویژگی هر کدام چیست بحثی تخصصی و طولانی خواهد بود که بیرون از حوصلۀ این نوشتار است. اما نسبت به این مورد مذکور به اختصار می‌توان گفت جایگاه بحث در این مورد آنجاست که به اموال و حقوق دیگران تجاوز نشود چون بدون تردید تجاوز به حقوق دیگران جایز نیست و این که می‌گویند در کار خیر اسراف نیست و به حدیثی از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم استدلال می‌کنند؛ ابتدا باید دانست هر کاری که اسراف باشد دیگر کار خیر نخواهد بود.

بنابراین آن روایت که فرمود: «در کار خیر اسراف نیست» به این معنی است که هر عملی تا آنجا خیر و نیک است که به اسراف نرسد و در حقیقت روایت یکی از ملاک‌های کار خیر را اسراف نبودن در آن می‌شمرد. همان طور که این روایات قسمت دیگری نیز دارد و کامل آن چنین است: «لا خَیرَ فِی السَرف وَ لا سَرفَ فِی الخَیر»؛[2] «نه خیری در اسراف است و نه اسرافی در کار خیر» و در آن تضاد و تقابل بین کار خیر و اسراف آشکار و روشن است

3) آنچه برای اصلاح و سلامتی بدن مصرف می شود اسراف نیست.

4) در استعمال بوی خوش اسراف نیست.

از امور مفید برای نشاط روحی انسان، بوی خوش و عطر است. بوی خوش موجب می شود انسان آرامش و نشاط روحی پیدا کند، از طرفی ایجاد محبوبیت در بین مردم می کند. از این رو، احادیث فراوانی در مدح آن وارد شده و از سنت انبیا شمرده شده است. امام صادق  علیه السلام می فرماید: « کان رسول الله ینفق فی الطیب اکثر مما ینفق فی الطعام»[3] رسول خدا هموار بیش از آن مقدار که در خوراک خرج می نمود، برای بوی خوش خرج می کرد.

امام رضا علیه السلام می فرماید: « سزاوار نیست مرد ترک کند بوی خوش را در  هر روز؛ اگر قادر نباشد یک روز در میان و اگر قادر نباشد، در هر جمعه و این را البته ترک نکند».[4]

نکته قابل توجه این است که مراد از نبودن اسراف در بوی خوش، آن است که کسی فکر نکند چون عطر جنبه آرایشی دارد، هزینه برای آن مطلوب نیست. اما باید توجه شود که معنایش این نیست که انسان به حدّی پول در این راه مصرف کند که از لوازم دیگر زندگی بماند.

در این خصوص از  مرحوم نراقی نقل شده که فرموده اند: منظور نفی حرمت نیست مطلقاً که اگر کسی فضای خانه و پشت بام و درب و دیوارش را گلاب بپاشد یا مشک و عنبر بر در و دیوارها بمالد، مجاز باشد. خیر! مراد این است که زیاده روی در مصرف آن ممدوح است و اگر از حد تجاوز کرد، معفّو است.[5]

 به نظر می رسد این نکته که توسط ائمه معصومین علیهم السلام عنوان شده که در این موارد اسراف نیست شاید به خاطر شبهه ای بوده که در ذهن برخی از متقین ایجاد می شده لذا امام علیه السلام در مقام جواب برای اطمینان خاطر آنها فرموده که خرج کردن پول در این موارد اسراف نیست یعنی موضوعاً از بحث اسراف خارج اند نه حکماً، یعنی هزینه کردن برای این موارد اسراف نیست تا زمانی که از حد اعتدال خارج نشوند.

خلاصه کلام آنکه موارد استثناء با ملاحظه فوائد و حکمت هایی که دارد در حقیقت اسراف نیست و طبعاً وقتی اسراف نباشد، حکم اسراف را هم ندارد.[6]

پس معیار شرعی یعنی آنچه شارع مقدس آنها را نام برده و صراحتاً اسراف معرفی کرده است و درباره آنچه نص صریحی درباره اسراف بودن یا نبودن آن وارد نشده است، نوبت به عقل می رسد.[7]

منابع:

1- غلام جمشیدی، محمد صادق، اسراف در قرآن و حدیث، ، تهران: شرکت نشر و چاپ بین الملل، چاپ اول 1388

2-  حکیمی، الحیات، محمد رضا محمد حکیمی، علی حکیمی، مترجم: احمد آرام، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول 1380

3- کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی،تهران دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم 1407ق

4- مجلسی، محمد باقر، حلیه المتقین، قم: مسجد مقدس جمکران،1388 

5-  اکبری، محمود، اسراف نابودی سرمایه ها، قم: فتیان، چاپ اول 1388

6-  دیباجی، سید احمد، فرهنگ تولید و مصرف در اسلام،قم:نشر اکرام، چاپ اول 1389

پی نوشت:
[1] محمد صادق غلام جمشیدی اسراف در قرآن و حدیث؛ ؛تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل؛ 1388چاپ: اول،ص17
[2] محمد رضا حکیمی، محمد حکیمی، علی حکیمی، الحیات، مترجم: احمد آرام، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1380، چاپ اول، ج 4، ص 309.
[3]  محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی،تهران: دار الکتاب الإسلامیه، 1407 ق چاپ چهارم،ج 13،ص 195
[4] محمد باقر مجلسی، حلیه المتقین، قم: مسجد مقدس جمکران،1388 ص83
[5] محمود اکبری، اسراف و تبذیر تباهی سرمایه ها ، قم: فتیان، 1388، چاپ اول،صص84-86
[6]محمد صادق غلام جمشیدی،اسراف در قرآن و حدیث، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1388،ص63
[7] سید احمد دیباجی، فرهنگ تولید و مصرف در اسلام، قم: نشر اکرام، چاپ: اول ١٣٨٩، ص168

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.